چه راحت ...

ساخت وبلاگ
از تبار پاییز زاده ی شهریور...عاشق پاییز بود گرچه پاییزی نبود...با نسیم خنک مهر ماه خو گرفتبا نم باران آبان رشد کرد...و با صدای رعد و برق و باران آذر زندگی کرد...گرچه پاییزی نبود...پاییز را سلطان فصل چه راحت ......ادامه مطلب
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 107 تاريخ : جمعه 24 خرداد 1398 ساعت: 10:38

دختر شاد بارانم_از تبار بهار...

 

فرزند آخرم و دل نازک...

به آتش می کشم پسری از تبار تابسان را...

آن خود گرم و سوزان است _ به تب و تاب کشیده است قلب بی طاقتم را...

من فرزند آخرم ...ولی خوش حالی جهان_من دختر بهارم یعنی زندگی!

 

eli-s#

papattihaa#

چه راحت ......
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

_کسی در هنگام صبح در گوش هایم نجوا می کند (خاطرات زود گذر است_زود می گذرد)

_کسانی دیگر نجوایش را رهی کنند...می گویند:(خاطرات می مانند_روزها ،سال ها و زمان ها)سرگردان ماندم در میان نجوا ها---

«مانده ام کدام را باور کنم»        «اما -قلبم می گویید:تو نه می مانی نه خاطرت در یادها_تو فقط رهگذری»

 

kowsi-sh#

papattihaa#

چه راحت ......
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 177 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

دختری ام از پاییز(زمستان تب کرده)

سرد و با اعتدال _تعادل برگزار می کنم در میان قلب ها...

گاهی هم به آتش می کشم جهانی را_طوفانی بپا میکنم_ویران گر

من دختری ام از جنس پاییز_فرزند اولم...

سخت و استوار_شاید زادهءمهر باشم...

اما به این معنی نیست که مهربانم...

من دختر اعتدال و تعادلم ...من دختر پاییزم

 

kowsi-sh#

papattihaa#

چه راحت ......
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 168 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

گاهی اوقات من برای تمام شهر می میرم ...

تمام می شوم و خاطره ای بیش نیستم...

خاطره ای کوتاه و تلخ در ذهن دوستان_آری من برای مردمان خاطره ای تلخ هستم_خاطره ای خاکی رنگ_خاک گرفته...

من مسافری ام که وجود ندارد_اگر هم وجود داشته ام _رهگذرم در خاطره ها...

رهگذری پیاده_من در روزه گار

         __عابری ام بی سایه__

 

nasiw-balooch#

papattihaa#

چه راحت ......
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

دختری ام از خاک شیران_ از خون آریا_من از نسل شیرینم_داریوش پدرم_قبله ام پاسارگاد(پرسپولیس)و سجده ام بر میخک قلب ها...

 

من از تبار و نسل کورشم...

من زاده ایرانم...

                               من آریایی ام...

 

nasiw-rsh#

papattihaa#

چه راحت ......
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

دختری ام از دل سرما _ از تبار دی ماه با کودکی قندیل ها بزرگ شده ام ...

 

با چشمانی اشک بار _ با لبی تلخ خند...

بزرگ شده سختی...با قلبی شکننده ._ دلی نازک_آزرده خاطر...و گیسوانی پریشان با مردی از تبار آتش فرزند خاکستر تابستان_همراهم_با فرزند شهریور همراهم...

شهریوری سوزان...

 

nasiw-balooch#

papattihaa#

چه راحت ......
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 124 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

من دختر آذري ام فرزند سوم پاييز،حال و احوالم پاييزيست!ساعتي آفتابي_ساعتي ابري_گاهي طوفانيمن دختر پاييزم از نسل آذر از جنس آتش صداي رعد و برق و باران لالايي من بوده است.من در سرما پا گرفتم اما قلبم گرم چه راحت ......ادامه مطلب
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

اندوه بزرگی قلب کوچک دخترک را به درد می آورد...تنهایی را با تمام وجود حس می کرد و تمام سعی اش این بود که تکیه کند به آن _آن که درک می کرد حالش را وضعیتش را دستان کوچک و ظریفش را محکم میگرفت و از تمام چه راحت ......ادامه مطلب
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22

 

 

 

 

 

 

چه راحت ......
ما را در سایت چه راحت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missbalooch بازدید : 238 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 16:22